سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
نویسنده : محمدرضا صرافی نژاد
تاریخ : یکشنبه 94/6/29
نظر

درباره تعداد جمعیت حاضر در رویداد مهم و تاریخی غدیر خم‌ اقوال و روایات متفاوتی وجود دارد. در این نوشتار، ضمن بررسی این‌ روایات، تلاش شده است با ملاحظه شواهد و قراین، و با شیوه‌ تحلیلی، در مورد جمعیت مدینه در سال‌های پایانی حیات‌ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، و نیز با بهره‌گیری از دیگر قراین تاریخی، تعداد حاضران در غدیر محاسبه شود.
مقدمه
از نگاه شیعه،غدیر مهم‌ترین روی‌داد تاریخی عصر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله است که طی آن‌ بر امامت حضرت علی علیه السّلام برای مسلمانان تأکید شد.ازاین‌رو شیعه به شدت به این‌ جریان توجه داشته و هنگام بحث در مورد جانشینی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله،آن را به عنوان‌ اساسی‌ترین دلیل برای حقانیت خود و امامت امام علی علیه السّلام معرفی کرده و از آن بهره‌ برده است.
متکلمان،محدثان و مورخان شیعه و سنی از زوایای مختلفی این مسئله را بررسی کرده‌اند؛زمان و مکان غدیر،علت انتخاب مکان غدیر،عبارت‌ها و کلماتی‌ که در سخنرانی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمده و جریان‌هایی که در آن اتفاق افتاد همه به نوعی‌ مورد کاوش قرار گرفته‌اند.اما از مباحثی که کمتر به آن توجه شده و بدون بررسی و تحلیل تاریخی از آن سخن به میان آمده«تعداد جمعیت حاضر در غدیر»است.(استاد محمد هادی یوسفی غروی در کتاب موسوعة التاریخ الاسلامی،ج 3،ص 626-726 به اختصار روایات مربوط به تعداد حاضران در غدیر را نقل کرده‌اند) گاه تعداد جمعیت حاضر در غدیر،در حد آمار بالایی(بیش از یا قریب به صدهزار نفر)ذکر می‌شود،اما به نظر می‌رسد این گزارش‌ها مبالغه‌آمیز و مبهم بوده و مشکلاتی نیز ایجاد کرده است.
در این پژوهش تلاش می‌شود ضمن توجه به اقوال مورخان،به گونه‌ای تحلیلی‌ تعداد جمعیت حوادث پیش از جریان غدیر مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به‌ قراینی،مانند رشد نسبی جمعیت در سیر حوادث زمان حیات رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله، تعداد حاضران در غدیر محاسبه شود.طبعا ابتدا باید زمان و خصوصا مکان غدیر بررسی شود که ارتباط تنگاتنگی با بحث جمعیت آن دارد.البته بدیهی است اگر با بررسی علمی،کاهش جمعیت حاضر در غدیر از تعداد مشهور ثابت شود هرگز این‌ امر،تأثیری در اعتبار و اهمیت رخ داد غدیر ندارد و حجیت و اعتبار آن به قوت‌ خود باقی است.چرا که در اصل واقعهء غدیر جای هیچ تردیدی نیست.

1.زمان ماجرای غدیر
در مورد تاریخ غدیر تقریبا اختلافی بین منابع نیست.تمامی منابع‌ (شیخ صدوق، الخصال،ج 2،ص 593؛تاریخ یعقوبی،ج 1،ص 805؛ابن شهرآشوب،مناقب آل‌ ابیطالب،ج 3،ص 72 و ابن کثیر،البدایه و النهایه،ج 5،ص 902) در این‌که این‌ روی‌داد بزرگ هیجدهم ذی حجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد،اتحاد نظر دارند.
در این‌جا به مناسبت،یادآوری این نکته،ضروری است که برخی منابع شیعی‌ نوشته‌اند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روی‌داد است. به نظر می‌رسد این امر، نوعی افزودن فضیلت برای این روز مهم است،زیرا طبق محاسبات چنین چیزی‌ ممکن نیست.بسیاری از منابع اهل سنت‌‌(ابو بکر بن حسین بیهقی،دلایل النبوه،ج 5،ص 644؛ذهبی،تاریخ الاسلام،ج 2،ص 807 و ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم،ج 3،ص 52.اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره این‌که عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کرده‌اند.) و نیز شیعی،‌(اربلی علی بن عیسی،کشف الغمه،ج 1،ص 02 و علامه مجلسی، بحار الانوار،ج 22،ص 435) وقوف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را در عرفه سال دهم،روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس،روز غدیر که نه روز پس‌ از عرفه و هجدهم ذی حجه است،یکشنبه خواهد بود.در میان مورخان،ابن کثیر به‌ این نکته اشاره کرده است.
نکته دیگر این‌که این گردهمایی عظیم در چه ساعتی از روز روی داده است؟
طبرسی در این‌باره می‌نویسد:جبریل زمانی که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد. ‌(طبرسی،الاحتجاج،ص 85) فتال نیشابوری نیز گزارشی را می‌آورد و می‌نویسد:پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را برای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آورد. ‌(فتال نیشابوری،روضة الواعظین،ج 1،ص 19) ابن اثیر به نقل‌ یکی از شاهدان عینی غدیر،زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده‌ است.طی این گزارش ابن الطفیل می‌گوید:در حجة الوداع همراه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بودیم که‌ هنگام ظهر دستور داد مکانی را برای نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم،بعد از آن،نماز خواندیم و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بعد از نماز،دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود:«من‌ کنت مولاه فهذا علی مولاه».‌(ابن اثیر،اسد الغابه،ج 5،ص 252)
سید بن طاووس روایتی از زبان یکی از حاضران در غدیر به این صورت نقل‌ می‌کند:ما زمانی به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتی را روی زمین می‌انداختی از شدت گرما پخته می‌شد. ‌(علی بن طاووس،اقبال الاعمال،ص 654) نویسنده کتاب الهدایة الکبری روایتی را از زبان امام‌ علی علیه السّلام نقل می‌کند که طبق آن،امام فرمود:و آن روز(غدیر)روزی بسیار گرم بود که‌ طفل از شدت گرما پیر می‌شد. ‌(حسین بن حمدان،خصیبی،الهدایة الکبری،ص 301) قاضی نعمان نیز روایتی را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزی گرم‌تر از روز غدیر ندیده بودیم. ‌(قاضی نعمان مغربی،شرح الاخبار،ج 1،ص 99)
براساس این گزارش‌ها به نظر می‌رسد که تجمع هنگام ظهر که گرم‌ترین زمان روز است،صورت گرفته است و این زمان با پنج ساعت از روز رفته،قابل جمع است. محاسبات نشان می‌دهد که غدیر در اواخر اسفند ماه روی داده‌ ‌(اکنون برنامه‌های رایانه‌ای این کار را به راحتی انجام می‌دهند.به عنوان نمونه به نرم‌افزار نور السیره‌ می‌توان اشاره نمود) و با توجه به شرایط آب و هوایی شبه جزیره،این گرمای شدید کاملا طبیعی است.
اهمیت تعیین ساعت اجتماع از این بابت است که روشن شود آیا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله‌ اختصاصا برای ابلاغ امامت علی علیه السّلام دستور به اجتماع داده است یا این‌که اجتماع‌ برای نماز بوده و بعد از نماز،ایشان فرصت را مغتنم شمرده و از آن بهترین بهره را برده است.گرچه می‌توان گفت که این دو قابل جمع‌اند،زیرا زمان اجتماع،هم‌زمان با ظهر بوده،ازاین‌رو ابتدا نماز خوانده شده و بعد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله سخنرانی کرده است.

2.مکان غدیر
شاید تصور شود بحث کردن در مورد مکان غدیر نوعی تحصیل حاصل است.اما ما ازاین‌رو به آن می‌پردازیم تا در بحث بعدی،یعنی تعداد جمعیت حاضر در غدیر، از آن بهره‌برداری کنیم.باید مشخص شود که غدیر در مسیر چه مناطقی قرار دارد و اهالی چه مناطق و چه شهرهایی در غدیر حضور داشته‌اند.
این‌که چرا به این مکان«غدیر»و چرا به آن«خم»می‌گویند برخی منابع اشاراتی‌ دارند.یاقوت حموی،نویسنده معجم البلدان می‌نویسد:غدیر از غدر به معنای‌ فریب گرفته شده است،زیرا غدیر جایی است که انسان از کنار آن عبور می‌کند و آبی در آن‌جا می‌بیند،اما سال بعد که می‌رود خشک و بی‌آب می‌یابد و از تشنگی‌ می‌میرد، و به این وسیله انسان را فریب می‌دهد. ‌(یاقوت حموی،معجم البلدان،ج 4،ص 881) حموی«خم»را نام چاهی از بنی مره ذکر کرده است. ‌(یاقوت حموی،معجم البلدان،ج 2،ص 093) نیز نقلی از زمخشری دارد که«خم»نام مردی بوده‌ است. ‌(یاقوت حموی،معجم البلدان،ج 2،ص 093) هم‌چنین طبق نقل دیگری«خم»را نام چاهی می‌داند که عبد شمس آن را حفر کرده است. ‌(یاقوت حموی،معجم البلدان،ج 2،ص 093)
اما این‌که غدیر در چه فاصله‌ای از مکه و در کدام سمت از این شهر واقع شده‌ است،در منابع تاریخی بیشتر فاصله غدیر تا جحفه گزارش شده است؛به عبارتی از آن‌جا که جحفه مکان شناخته شده‌ای بود،سعی شده است تا غدیر با جحفه شناسانده‌ شود.یاقوت حموی هنگام معرفی منطقه جغرافیایی غدیر خم می‌نویسد: و غدیر خمّ:بین مکه و المدینه،بینه و بین الجحفه میلان؛‌(معجم البلدان،ج 4،ص 881) غدیر بین مکه و مدینه‌ است و تا جحفه،دو مایل‌فاصله دارد.
حال باید دید جحفه کجاست؟محقق کتاب الغارات در معرفی جحفه‌ می‌نویسد: جحفه روستای بزرگی بوده که در مسیر مدینه به مکه واقع است و فاصله‌ آن از مکه چهار منزل است.جحفه محل میقات اهل مصر و شام است اگر به مدینه‌ نروند.فاصله جحفه تا مدینه شش منزل،و فاصله جحفه تا غدیر دو مایل است. ‌(ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی،الغارات،ج 2،ص 705)
براساس مشاهده‌های اخیر و بازدید از مکان غدیر روشن شده است که فاصله‌ مکه تا جحفه با جادهء کنونی حدود 180 کیلومتر است. ‌(فصلنامه علوم حدیث،سال سوم،شماره 7،بهار 77،ص‌ 232 نوشته محمد حسین فلاح زاده) در نقشه‌های امروزی‌ عربستان شهر رابغ کاملا پیداست که در کنار دریای سرخ واقع شده است.این شهر فاصله کمی با محل غدیر دارد.براساس گزارشی که بخشی از آن گذشت،مسجدی‌ در این شهر قرار دارد که به مسجد غدیر مشهور است.
نکته پایانی در این بخش این است که چرا پیامبر صلّی اللّه علیه و آله غدیر را انتخاب نمود.در پاسخ این سؤال دو احتمال وجود دارد:احتمال اول،این‌که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از سوی‌ خداوند مأمور بوده که در این‌جا رسالت خود را ابلاغ نمایند؛به عبارت دیگر،این‌ مکان از سوی خداوند انتخاب شده است.
احتمال دوم،که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع،توجیهی است بر اقدام‌ پیامبر در انتخاب این مکان،این است که غدیر،محل تقسیم راه‌ها و به اصطلاح‌ «مفترق الطرق»بوده و مسافران هر منطقه‌ای از این‌جا راه خود را جدا نموده و به‌ شهر خود می‌رفتند. ‌(مفید،الارشاد،ج 1،ص 571) ازاین‌رو آخرین نقطه مسیر همراهی تمامی مردم با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پیش از متفرق شدن مردم،مأموریت خود را ابلاغ نموده است.
البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبه جزیره عربستان بود و فراتر از آن‌ نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسی و نظامی به شمار می‌آمد.هنوز مناطق عراق،شامات و مصر مسلمان نبودند.از این گذشته،با دقت‌نظر در وضعیت جغرافیایی غدیر چنین به دست می‌آید که غدیر یا همان‌ جحفه اصلا مفترق الطرق نبوده و چنین وضعیتی نداشته است.همان‌طور که در نقشه ملاحظه می‌شود مسیر مردم عراق از شمال شرقی مکه،مسیر مردم طائف از جنوب شرقی مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است.مسیر شمال غربی مدینه‌ که به غدیر منتهی می‌شود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است.گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال افریقا،آن‌ها نیز از این مسیر به مکه می‌آیند و در جحفه‌ محرم می‌شوند.در کتاب‌های فقهی در باب حج به تفصیل در این‌باره بحث شده‌ است که مردم هر منطقه‌ای از کجا وارد حرم(مکه)شده و محرم می‌شوند و طبیعتا خروج آن‌ها نیز از همان راه است.ذات عرق برای عراقی‌ها،یلملم برای یمنی‌ها، قرن المنازل برای طایفی‌ها و جحفه برای قبیله‌های جنوب مدینه و کسانی که نزدیک‌ به مدینه هستند؛‌یعنی چون مسیرها متعدد است،محل محرم شدن نیز متعدد است.در محاسبه جمعیت غدیر-همان‌گونه‌که بدان خواهیم پرداخت-باید این‌ محاسبات جغرافیایی نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن(که در جنوب‌ هستند)در غدیر حضور داشته‌اند.
در مورد مردم عراق نیز باید گفت در این نقشه مشخص است که مسیر عراق از ذات‌ عرق،المره و المسلح می‌گذرد و به طرف شمال شرقی مکه می‌رود،در حالی که‌ غدیر در شمال غربی مکه واقع شده است.آری در یک صورت می‌توان پذیرفت که‌ مردم عراق در غدیر حضور داشته‌اند و آن این‌که حج‌گزاران عراقی به همراه‌ پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به غدیر آمده و از آن‌جا راه خود را جدا کرده باشند که در نقشه به صورت‌ نقطه‌چین نشان داده شده است.اما این احتمال هم پذیرفته نیست،زیرا هیچ سندی‌ از سوی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مبنی بر این‌که مردم عراق یا یمن وی یسرا تا غدیر همراهی کرده‌ باشند،وجود ندارد.افزون بر آن‌چه گفته شد یادآوری این نکته،ضروری است که بیشترین جمعیت حاضر در مراسم حج،از مدینه، طائف،یمن و اهالی خود مکه بودند که فقط مسافران مدینه از راه جحفه‌ عبور می‌کردند.


 
 
حقیقت گفت مرا برهنه بگذارید زیرا من هیچگاه از برهنگی خود شرمسار نیستم.
 

????? ???? ?????

???? ?????